در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
با ذکر حسین بن علی غوغا شد
درهای حرم با صلواتی وا شد
معنای شکوهِ در قیام است حبیب
پا منبری چند امام است حبیب
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
با زمزمۀ سرود یارب رفتند
چون تیر شهاب در دل شب رفتند
شاید که برای تعزیت میآید
تشییع تو را به تسلیت میآید
تا چند از این داغ لبالب باشیم
در آتشِ آه و حسرت و تب باشیم