معراج تکلم است امشب، صلوات
ذکر لب مردم است امشب: صلوات
باید صلواتها جلی ختم شود
همواره به ذکر عملی ختم شود
بی نور خدا جهان منّور نشود
بی عطر محمّدی معطّر نشود
یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
ای در دلِ تو زلال ایمان جاری
ای زخمِ زمانه بر وجودت کاری
سرسبزی ما از چمن عاشوراست
در نای شهیدان، سخن عاشوراست
رفتی تو و داد از دل دنیا برخاست
از پای نشست هرکه از جا برخاست
با گام تو راه عشق، آغاز شود
شب با نفس سپیده دمساز شود
امشب که به نام عشق، آغاز شدهست
دنیا پر از آوازۀ اعجاز شدهست
دانشطلبی که نور ایمان دارد
جویای فضیلت است تا جان دارد
ایمان به رسول هاشمی مذهب ماست
پیوسته بر او دعای روز و شب ماست
چشمی از غم ستاره باران دارد
دلسوختهای که داغ یاران دارد
ای موجِ امید، راهی ساحل تو
ای مهر و وفا عجین در آب و گل تو
ای ذرۀ کوچکِ مدار هستی
ای آنکه به رحمت خدا دل بستی
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
هنگام دعا قلب حزین داشته باش
یعنی که دلی خدایبین داشته باش
از کوثر معرفت غزلنوشی کن
تا قافلۀ کمال همدوشی کن
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
هر کس که ز دنیا طلبی دور شود
بیگانه ز تزویر و زر و زور شود
جانا به خدای کعبه رو باید کرد
با او همه وقت گفتگو باید کرد
هر چند دعای عاشقان پر دارد
زیباییِ پرواز کبوتر دارد
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
جامی بزن از می طَهور صلوات
فیضی ببر از فیض حضور صلوت