آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
گفتا بنویس تا سحر، نامۀ عشق
با دیدۀ پُر ابر، سفرنامۀ عشق
دیدیم جهان بیتو به بن بست رسید
هر قطره به موجها که پیوست رسید
شور سفر کربوبلا در سر توست
برخیز، گذرنامه، دو چشم تر توست
دل میبرد از گنبد خضرا شالش
آذین شده کربلا به استقبالش