از روى حسین تا نقاب افکندند
در عالم عشق، انقلاب افکندند
سحر که چلچلهها بال شوق وا کردند
سفر به دشت دلانگیز لالهها کردند
بوی گل از سپیده میآید
اشک شوقم ز دیده میآید
در باغ جهان نسیم سرمد آمد
بر غنچۀ علم، فیض بیحد آمد
آرم سخن به نام تو، یا باقرالعلوم
تا گویم از مقامِ تو، یا باقرالعلوم
تو را اینگونه مینامند مولای تلاطمها
و نامت غرش آبی آوای تلاطمها
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
پنجمین خورشید تا گل کرد در شبهای من