من به غمهای تو محتاجتر از لبخندم
من به این ناله به این اشک، ارادتمندم
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
این صورت سپید، به سرخی اگر رسید
کارم ز اشک با تو به خونِ جگر رسید
این چشمها برای كه تبخیر میشود؟
این حلقهها برای چه زنجیر میشود؟
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست
گل غریب نوازم که گریه شبنم اوست
شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا کرامت آقا گرفته است
این اشک رهایت از دل خاک کند
بالت بدهد راهی افلاک کند