ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!
رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمیرود