رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!
رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمیرود