در عصر نقابهای رنگی
در دورۀ خندههای بیرنگ
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
پشت سر مسافر ما گریه میکند
شهری که بر رسول خدا گریه میکند
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
ما خواندهایم قصۀ مردان ایل را
نامآورانِ شیردلِ بیبدیل را
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد