به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
این روزها پروندۀ اعمال ما هستند
شبنامههای روز و ماه و سال ما هستند
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت