به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟
آن که با چاه در این برهه هم آوا مانده
آمیخته چون روح در آب و گل ماست
همواره مقیم دل ناقابل ماست
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را