به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را