سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را