گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم