سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
هیچکس اینجا نمیفهمد زبان گریه را
بغض میگیرد ز چشمانم توان گریه را