سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود