سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
دیشب میان پنجرهها صحبت تو بود
حرف از دل غریب من و غیبت تو بود
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری