در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی