بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشتهای!
سرو سبزم از چه رو خونین کفن برگشتهای؟
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم
برداشت به امیّد تو ساک سفرش را
ناگفتهترین خاطرۀ دور و برش را
اگرچه در شب دلتنگی من صبح آهی نیست
ولی تا کوچههای شرقی «العفو» راهی نیست