زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش