چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است