هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
علی بود و همراز او فاطمه
و گلهای روییده در باغشان
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم