عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
دختر خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم