عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
دختر خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم