میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد