تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
علی بود و همراز او فاطمه
و گلهای روییده در باغشان
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید