هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم