قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است