میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد