این زن کسی را ندارد تا سوگواری بیاید؟
یک گوشه اشکی بریزد یا از کناری بیاید؟
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت