هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست