ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
آیینه، اشکِ کودکان؛ قرآن، علیاصغر
ای مشک! در سینه نمیگنجد دلم دیگر
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز