زن، رشک حور بود و تمنّای خود نداشت
چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت
مرا به خانۀ زهرای مهربان ببرید
به خاكبوسی آن قبر بینشان ببرید
ياری ز که جويد؟ دلِ من، يار ندارد
يک مَحرم و يک رازنگهدار ندارد!
سالها پیش در این شهر، درختی بودم
یادگار کهن از دورۀ سختی بودم