سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند