علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی