نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی