آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنیست آن بینی