با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم