صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند