هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود