ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود