دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم