بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر است
عالم سیاهپوش به سوگ سه سرور است
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
دست خدا پردۀ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت
نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش
سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
ای علوی ذات و خدایی صفات
صدرنشین همه کائنات