با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد