وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد