با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن