ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد