تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است
زمان بدون شما یک دروغ معتبر است!