نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
به میدان میبرم از شوق سربازی، سر خود را
تو هم آماده کن ای عشق! کمکم خنجر خود را
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس