رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما