تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟